دانشگاه پیام نور
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
27833992
2
2
2014
02
20
نقد مبتنی بر توصیف عملی در داستان های کوتاه جمال زاده و یوسف إدریس
5
25
FA
نرگس
انصاری
دانشگاه
nansari@ikiu.ac.ir
علی
خالقی
دانشگاه
akhaleghi24@yahoo.com
توصیف عملی یا کاراکتریزاسیون«Characterization» دانسته و سنجیده در داستان کوتاه، هنر جدیدی است که در طی آن نویسنده می کوشد اشخاص داستان را به گفتگو و عمل وا دارد و کاری کند که خود با گفتار و رفتار، و شخصیت و خوی و خصال، خویش را در معرض تماشا و قضاوت خواننده قرار دهند. این شیوه، هم طبیعی است و هم با واقعیت زندگی سازگار است. <br />یوسف إدریس و سیّد محمّد علی جمال زاده به عنوان طلایه داران داستان کوتاه عربی و فارسی نیز بی تردید از این فنّ عملی در داستان های کوتاه خود بهره جستهاند؛ لذا پژوهش حاضر تلاش دارد تا با روش توصیفی– تحلیلی به کار گرفتن این فن را در تصویر تجربه های دو نویسنده و شخصیت های داستانی و فضای آن مورد بررسی قرار دهد. این بررسی نشان می دهد نقش و جایگاه منحصر بفرد فنّ توصیف عملی در داستان کوتاه آنها و تأثیر گذاری مثبت کاراکتریزاسیون در القاء بهتر مطالب به مخاطب در داستانهای کوتاه جمال زاده و إدریس، قلمداد می شود.
نقد,داستان کوتاه,توصیف عملی,جمال زاده,إدریس
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_1086.html
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_1086_895dff59a98674ef20a6ba4eeadbee34.pdf
دانشگاه پیام نور
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
27833992
2
2
2014
02
20
خوانش رمان «قاعدهی بازی» فیروز زنوزی جلالی،بر مبنای نظریهی آلودهانگاری ژولیا کریستوا
26
39
FA
حجت اله
پورعلی
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ولی عصر رفسنجان
pourali_hojat@yahoo.com
رویین تن
فرهمند
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ولی عصر رفسنجان
نرگس
باقری
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ولی عصر رفسنجان
n.bagheri@vru.ac.ir
چکیده<br />تاکنون نظریههای بسیاری موجب پیوند روانکاوی و ادبیات شده است که هر کدام از آنها چشم انداز نوینی در خوانش، درک و تحلیل آثار ادبی ایجاد کردهاند. از جملهی این نظریات،"آلودهانگاری" ژولیا کریستوا است که پیوندی میان جهان درون، جهان متن و نویسنده اثر به عنوان فاعل سخنگوست. رمان "قاعدهی بازی" اثر فیروز زنوزیجلالی؛ رمانی روانکاوانه است که در آن راوی، پلشتیهای روح انسانی را برونافکنی میکند و متن، آینهایست که خباثتها و دروغهای ذهن را منعکس میسازد. هدف این پژوهش آن است که با روشی توصیفی/تحلیلی نشان دهد چگونه راوی قاعدۀ بازی، در فرآیند کسب هویت خویش در پی جداسازی مرزهای خویش با مادر و دوری از اوست. همچنین چگونه متن نشان دهندۀ بحرانهای راوی، نویسنده و اجتماع است. در این اثر راوی/نویسنده همچون فاعلی سخنگو از طریق زبان نشانهای، به پالایش روح خویش میپردازد تا راهی برای پاکی و تطهیر خود و جهان پیرامون خود ایجاد کند.
نقد ادبی,ژولیا کریستوا,آلودهانگاری,زنوزی جلالی,قاعدهی بازی
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_988.html
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_988_2517b0f0c1f2ff3b0667a51965471c0e.pdf
دانشگاه پیام نور
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
27833992
2
2
2014
02
20
منطق روایتهای ممکن در «سمک عیّار» و «دارابنامه»
40
59
FA
میلاد
جعفرپور
دانشگاه حکیم سبزواری
milad138720@gmail.com
مهیار
علوی مقدّم
دانشگاه حکیم سبزواری
m.alavi2007@yahoo.com
سمک عیّار و دارابنامه نخستین روایتهای منثور حماسی و بازماندهی سنّت روایی گوسانان پارتی هستند؛ حجم بالا و گستردگی عناصر سازهای روایتهای حماسی و پراکندگی آنها در جایجای سمک عیّار و دارابنامه سبب گشته، بسیاری از ویژگیهای برجستهی ادبی و حلقههای اتّصال روایی در بطن دو روایت ناپیدا و گم گردد؛ با این حال وجود برخی از مضمونهای روایی در آغاز و حین جریان رویدادها، دریافت وقایع و فرجام رخدادها را برای خواننده فراهم آورده که در این پژوهش «روایتهای ممکن» نامیده میشوند. پژوهش حاضر کوشیده تا گونهی روایتهای ممکن را در هفت بخش خواب و رؤیا، طالعبینی و پیشگویی، دخالت مشیّت الهی، افکار و عقاید متداول، نقش خارقالعاده و اعجابانگیز، لوحهها و طومارهای خاص و دعا و اجابت آن، مورد بررسی قرار دهد. روایتهای ممکن را در حقیقت باید براعت استهلال داستانی دانست، زیرا از طریق آنها چارچوب کلّی رخدادهای دو روایت بهصورتی مختصر و کوتاه بهخواننده منتقل میگردد. ارزشمندی آثاری چون سمک عیّار و دارابنامه زمانی آشکار میشود که نخست، هنر مخاطبشناسی و روایتپردازی نویسندگان این متون نمایانده شود، که نقد و تحلیل برپایهی شناخت روایتهای ممکن، تا حدّی ما را به اینگونه تحلیلها نزدیک میکند.
حماسه,سمک عیّار,دارابنامه,هفت روایت ممکن
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_1084.html
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_1084_40a81063a9de42e765a62507da2b3290.pdf
دانشگاه پیام نور
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
27833992
2
2
2014
02
20
مطالعة دستور نقشگرای هلیدی در ده رمان از ده داستان نویس زن ایرانی
60
77
FA
سید علی
سراج
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور
ali.seraj78@yahoo.com
مطالعة دستور نقشگرای هلیدی در ده رمان از ده داستان نویس زن ایرانی<br />چکیده<br />یکی از راه های بررسی تحول گفتمان زنانه در آثار داستانی زنان، تحلیل کاربرد زبان در این آثار بر مبنای نظریۀ دستور نقشگرای هلیدی در چارچوب « انتخابگری در زبان» است. دیدگاه های گوناگون دربارۀ تحول و تکوین گفتمان زنانه و شکل گیری «گونۀ کاریردی زنان» در آثار نویسندگان زن ایرانی در دست است. در پژوهش حاضر با بررسی ده اثر از آثار نویسندگان زن ایرانی، به این فرضیه پاسخ داده شده است. روش تحلیل بر مبنای دستور نقشگرای هلیدی و در دو بخش تحلیل بر مبنای «فرانقش اندیشگانی: فرایند افعال» و «فرانقش بینافردی: وجه» است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین انتخاب نوع واژگان (فرایند افعال) و همچنین کاربرد وجه در آثار داستانی زنان در دهه های مختلف و به تبع آن تحول اندیشه، تناسب معناداری وجود دارد.<br />واژگان کلیدی: زبان، اندیشه، دستور نقشگرای هلیدی، آثار داستانی زنان.
زبان,اندیشه,دستور نقشگرای هلیدی,آثار داستانی زنان
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_1019.html
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_1019_d9db289bf12d7d1f2d8b68ff8af80857.pdf
دانشگاه پیام نور
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
27833992
2
2
2014
02
20
سایه روشن سیمای زن در رمانهای نجیب محفوظ (پیامدهای ناگوار گذار از سنت به دنیای جدید)
78
91
FA
علی
سلیمی
کرمانشاه- باغ اریشم دانشگاه رازی- دانشکده ادبیات
salimi1390@yahoo.com
شهریار
باقرآبادی
دانشجوی ارشد
bagherabadishahriyar@yahoo.com
نجیب محفوظ، نویسنده معاصر مصری، یکی از نویسندگان برجسته در ادبیات داستانی در جهان عرب در قرن بیستم است. او در رمانهایش مصر و فراز و فرود حوادث آن کشور را با مهارتی کم نظیر به تصویر کشیدهاست؛ جامعهای که از فقر و ناآگاهی مفرط در رنج بوده است. رمانهای محفوظ، تصویر آمال و آلام مردم این سرزمین است. زنان از مهمترین نقشآفرینان قصههای او هستند. وی از پس سیمای زنان، جامعهی معاصر خویش را به نقد کشیده است. این مقاله بر آن است که با شیوهی توصیفی - تحلیلی به بررسی مسائل زنان در جزر و مدّ حوادث قصههای نجیب محفوظ بپردازد و تصویری از زن عرب معاصر را از لابلای برخی رمانهای او ارائه نماید. نتیجهی این پژوهش بیانگر آن است که زن در گسترهی رمانهای محفوظ، فاقد شناختی صحیح از چیستی و رسالت خویش در جامعه بوده و از فقر، فساد اخلاقی، تزلزل مبانی نهاد خانواده و سلطهی تباه کنندهی سیاستمداران فاسد، همواره در رنج بوده است. زنان جامعهی مصر در رمانهای او، در میان افراط و تفریط نظام ارزشی جامعه، همیشه آزرده خاطر و پریشانحال هستند. آنها در چنبره نقطه گذار از سنت به مدرنیته و در برزخ میان قدیم و جدید، در جستوجوی تعریفی نو از ارزشهای اجتماعی و نظام خانواده هستند که هم با حقایق تاریخی کذشته و هم با عصرشان همسویی داشتهباشد. اما آنها غالباً از دستیابی به این آرزو ناکام میمانند.
رمان,نجیب محفوظ,زن,ادبیات داستانی مصر
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_989.html
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_989_9a95c1d78edf7fecbf36856f597a5e0f.pdf
دانشگاه پیام نور
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
27833992
2
2
2014
02
20
مقایسه ساختار بازگشت زمانی در رمان «دودنیا» نوشته گلی ترقی و رمان «ذاکرة الجسد» نوشته احلام مستغانمی
92
109
FA
احمد رضا
صاعدی
دانشگاه اصفهان دانشکده زبان های خارجی
saedi.ahmad@gmail.com
نرگس
گنجی
دانشگاه اصفهان
nargesganji@yahoo.com
فرزانه
حاجی قاسمی
دانشگاه اصفهان
farzaneh70@fgn.ui.ir
چکیده<br />مقاله حاضر هدف خود را بر آن گذاشته است تا با تکیه بر دیدگاه ژرار ژنت، نظریه پرداز فرانسوی، در تقسیم بندی زمان روایت، ساختار حرکت زمانی رمان «دو دنیا» نوشته گلی ترقی و رمان «ذاکرة الجسد» نوشته احلام مستغانمی را بر پایه محاسبات آماری و به روش وصفی – تحلیلی، بررسی و سپس دادههای حاصل را در کنار یکدیگر مقایسه کردهاست. تقسیم بندی عرضه شده از سوی ژنت، بدون در نظر داشتن عواطف، حاصل رفت و برگشتهای زمانیِ درونی، بیرونی و مشترک است اما دسته بندی دیگری وجود دارد که برگشتهای زمانی را صرفا بر اساس مبانی عاطفی و تحت عنوان بازگشت زمانیِ غمانگیز، مسرتبخش و خنثی مطرح میکند. نتیجه بهدست آمده از اطلاعات آماری انجام شده بر مبنای دو نوع تقسیم بندی، بازگوی آن است که بازگشت زمانی در رمان «ذاکرة الجسد» به دلیل حضور قدرتمند بعد عاطفی و تحلیلیِ قهرمان، نسبت به بازگشت زمانی در رمان «دو دنیا»، پیچیدگیِ بیشتری دارد.
بازگشت زمانی,گلی ترقی,احلام مستغانمی,دو دنیا,ذاکرة الجسد
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_1085.html
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_1085_1d5cf83998bc155310f6f2fc438b5f00.pdf
دانشگاه پیام نور
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
27833992
2
2
2014
02
20
بررسی سمبولیسم اجتماعی در داستان گیله مرد
110
131
FA
مصطفی
گرجی
0000-0002-0313-8932
هیئت علمی دانشگاه پیام نور
gorjim111@yahoo.com
سولماز
مظفری
مدرس دانشگاه فرهنگیان شیراز
s_mozafari8673@yahoo.com
نماد پردازی، هنر بیان افکار و عواطف به صورت غیرمستقیم است و در واقع ابزاری است که برخی از پدیدآورندگان آثار برای عمق بخشیدن به اثر خود و انعکاس امور درونی، ذهنی و حالات عاطفی خود به کار می گیرند. بزرگ علوی به عنوان یکی از نویسندگان برجسته معاصر، در داستان های خود از جمله داستان کوتاه «گیله مرد» از نماد و نمادپردازی به کرات و مرات بهره می برد. گیله مرد، اثری است با درونمایه اجتماعی- سیاسی به سبک رئالیسم انتقادی که با تاثر از سمبولیسم اجتماعی نوشته شده است. نویسنده در این مقاله با تکیه بر مبانی نمادپردازی در حوزه های مختلف روان شناسانه، طبیعت گرایانه، سیاسی و اجتماعی و... براین باور است که ظهور و بروز نمادهای سیاسی- اجتماعی این اثر برجسته تر از نمادهای روان شناسانه و طبیعت گرایانه است و نویسنده داستان با به کارگیری واژگان و اصطلاحات در مفاهیم نمادین، اوضاع سیاسی و اجتماعی زمان خود را به تصویر کشیده است. این مقاله با توجه به این مسئله و با عنایت به فقدان پژوهش جدی در حوزه کشف و تحلیل نمادهای این داستان، سعی دارد نمادهای اجتماعی- سیاسی «گیله مرد» را بررسی و تعابیر و گزاره های نمادین آن را با توجه به قرائن و اَمارات درون متنی، تاویل کند.
گیله مرد,بزرگ علوی,نمادگرایی,سمبولیسم اجتماعی
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_1018.html
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_1018_ef8d580156f86ff6b44a0f0da1237644.pdf