دانشگاه پیام نور
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
27833992
0
2
2010
11
22
شناخت هویّت پولادوند براساس روایت¬های حماسی
5
29
FA
رضا
غفوری
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز
reza_ghafouri1360@yahoo.com
مهدی
محمدی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام¬نور
golestan_1360 @ yahoo.com
منظومههای حماسی که پس از شاهنامه سروده شدهاند؛ اگرچه از نظر ادبی، لطف سخن فردوسی را ندارند؛ در پژوهشهای اساطیری و حماسی حائز اهمیّتاند. یکی از مهمترین ارزشهای این حماسهها این است که بسیاری از روایتهای پهلوانی که درشاهنامه گنجانده نشده و یا اشارهای کوتاه بدان شده، در این منظومهها بهطور مفصّل آمده است؛ مانند پهلوانیهای گرشاسب، فرامرز، بانوگشسب و... این روایتهای حماسی، در رفع برخی ابهامات اسطورهای و داستانی شاهنامه، نقش عمدهای دارند. <br />پولادوند یکی از شخصیتهای شاهنامه است که فرجام کارش، در این حماسه بازگو نشده و این یکی از موضوعاتیاست که در روایتهای حماسی پس از آن بدان پرداخته شده است. با تحقیق و پژوهش در این روایتها درمییابیم که برخی دیدگاهها دربارۀ هویّت او نادرست است؛ بهبیان دیگر ماهیّت واقعی او با مطالعۀ این روایتهای پهلوانی روشنتر میشود. شناخت واقعی این چهرۀ حماسی، موضوعی است که در این مقاله بدان میپردازیم.
دیو,پولادوند,شاهنامه,برزونامۀ جدید,شهریارنامه
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_65.html
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_65_f5d8e42a6309d3f131e75f46c52f69b9.pdf
دانشگاه پیام نور
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
27833992
0
2
2010
11
22
بررسی تطبیقی اسطورۀ ایرج و قصه یوسف (ع)
30
59
FA
علی محمد
پشتدار
استادیار گروه زبان وادبیات فارسی، دانشگاه پیام¬نور، مرکز تهران
am.poshtdar@gmail.com
یحیی
نورالدینی اقدم
دانشجوی دکتری زبان وادبیات فارسی، دانشگاه پیام¬نور، مرکز تهران
y_noor88@yahoo.com
در خوانِشهای دوباره و نوین از روایتهای تاریخی و اساطیری، گاه با شباهتهای بنیادین و انکارناپذیری روبرو میشویم که میتواند همسانی برخی از کهن الگوها را در شکلدهی به ساختارِ اندیشههای انسانی، گوشزد کند؛ از جمله این داستانها، روایتِ ایرانی زندگی ایرج و روایت عبری یوسف <sup>(ع)</sup> است؛ اگرچه در روایات کهن، داستان ایرج نیز به عنوان متنی مذهبی و مقدّس قابل اعتنا بوده است؛ امروزه، از آن بیشتر به عنوان متنی اسطورهای ـ حماسی یاد میشود؛ در مقابل، داستان یوسف از همان نخستین روایت در تورات، وجهۀ مذهبی داشته و این ویژگی را در روایات مسیحی و اسلامی نیز حفظ کرده است. <br />مقالة حاضر، تحلیلی تطبیقی دربارة ساختار و محتوای داستان ایرج و قصۀ یوسف است و سعی دارد ضمن واکاویِ بنمایههای کهن این دو روایت، به جنبههای مختلف و شباهتهای قابل اعتنای آنها بپردازد و در این مسیر روایت عبرانی داستان یوسف را با روایت قرآنی و اسلامی مقایسه کرده و مطالعهای تطبیقی را در آن باره، سامان داده است.
اسطورة ایرج,قصه یوسف (ع),بررسی تطبیقی,ایرج,حماسه,داستان
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_104.html
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_104_d158dffe504ca5a1f0f5195c495fa537.pdf
دانشگاه پیام نور
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
27833992
0
2
2010
11
22
تحلیل حکایت دیدار موسی و ابلیس در عقبة طور در متون عرفانی
60
77
FA
فریده
داودی مقدم
استادیار دانشگاه شاهد
fdavoudy@gmail.com
حکایت ملاقات موسی و ابلیس در عقبة طور یکی از حکایات متون صوفیانه است که حلاج برای نخستین بار آن را در کتاب شورانگیز طواسین آورده است و پس از او عارفان بنام ایرانی این حکایت را در آثار خویش آورده و از آن برای اثبات تعالیم و آموزههای متعالی خویش بهره جستهاند. این حکایت که دربردارندة بسیاری از آموزهها و تفکرات عارفان مدافع ابلیس است، از جهات گوناگون میتواند مورد نقد و تحلیل قرار بگیرد. این نوشتار ضمن نقل این حکایت و بیان وجوه افتراق و شباهت آنها به ماهیت اسطورهای این داستان و تفسیر لایههای متفاوت آن از دیدگاههای گوناگون میپردازد. از جمله این موارد قدرت تأویل این حکایت از دیدگاه هرمنوتیک، بحث اضداد در آموزههای حلاجی، اثبات نگاه عاشقانة صوفیان و تسری این نگاه به همۀ پدیدههای هستی و به خصوص وجه عبرتآموزی و پندپذیری از ماجرای ابلیس است.
موسی و ابلیس,عقبة طور,حکایت,تحلیل,عرفان
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_105.html
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_105_828e158a2425096e2cfd4ab9b2b1b3e4.pdf
دانشگاه پیام نور
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
27833992
0
2
2010
11
22
بررسی و تحلیل مفهوم یقظه در متون عرفانی
(با تأکید بر دو داستان پیرچنگی و شیخ صنعان)
78
95
FA
صفیه
توکلی مقدم
دانشجوی دکتری زبان وادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور مرکز تهران
S.tavakkoli56@yahoo.com
یقظه و بیداری از جمله مفاهیم خاص دینی و عرفانی است که در مقابل غفلت و <br />بیتوجهی قرار دارد و لازمۀ رسیدن به مقام توبه و گام نهادن در وادی سلوک است. یقظه حالی است که با جذبه و عنایت الهی آغاز میشود و انقلابی درون انسان به پا میکند که او را با سلوکی عارفانه به کمال مطلوب میرساند. <br />نوشتار حاضر برآن است تا با تأکید بر اهمیت یقظه در مراتب سلوک، داستان پیر چنگی از مثنوی مولوی و شیخ صنعان از منطقالطیر عطار را با هدف شناخت دقیق این مفهوم عرفانی بررسی کند و از منظر این دو داستان به عوامل یقظه، حالات انسان پس از یقظه، نقش پیر و هدایتگر، تأثیر الهامها و رویدادهای غیبی، تقدم مشیت الهی برخواست بنده، آزمایش الهی تأثیر سوز دل و گریه در استجابت دعا، سفر از من به فرامن، نفیحجاب خودبینی، گناه دانستن عجب، ترک هوشیاری و...دست یابد.
یقظه,جذبه,توبه,سلوک,کمال,یقین,پیرچنگی,شیخ صنعان
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_106.html
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_106_46a81dda8687bc147b81a5498fafa6cc.pdf
دانشگاه پیام نور
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
27833992
0
2
2010
11
22
بررسی و تحلیل مقایسه¬ای داستان گنج¬نامه
در مقالات شمس و مثنوی معنوی
96
111
FA
یدالله
شهسوار
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
shahsavar-V12@yahoo.com
داستان عرفانی «گنجنامه» از جملة اقوال شمس است که به شکل محاورهای و بسیار کوتاه در مقالات آمده که مولوی با تأثر از ساختار و محتوای این حکایت، داستان طولانی و ساختارمندی خلق کرده است. البته اگرچه تأثیر نقش بسیاری از حکایات و قصههای مقالات شمس بر مثنوی معنوی امری است که محققان فراوانی به آن اشاره کردهاند؛ تأثیر داستان یادشده بر داستان موردنظر در مثنوی (گنجنامه مثنوی) به میزانی است که میتواند تحقیقی مستقل را شامل شود. روشن است تأمل و نوع نگاه مولوی به این داستان، نشان از قدرت او در تبیین عناصر داستانی و کشف زوایای پنهان حکایت یادشده دارد. با این توصیف کاربرد تمثیلات، تلمیحات و شمار بسیاری از واژگان عرفانی و استفاده از آیات و روایات گوناگون محصول فرآیند ذهنی مولوی در این داستان است که در این مقاله، بدان پرداخته شده است. وی در طول داستان با شیوۀ جریان سیال ذهن، حوادث و صحنههایی تازه خلق کرده و با ایجاد برخوردهای گوناگون مانند به چالش کشاندن عقل و عشق و ... داستان را ضمن توجه به ساختار منسجم؛ اندیشمندانه به پایان میرساند.
ساختارشناسی,گنجنامه,مقالات شمس,مثنوی معنوی,گنج معرفت,کرامت انسانی
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_107.html
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_107_02f2c78a35e01ade9b8f347fd1fd0713.pdf
دانشگاه پیام نور
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
27833992
0
2
2010
11
22
بررسی کهن الگوها در شعر اخوان ثالث
112
131
FA
مسعود
فروزنده
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهرکرد
foroozandeh@lit.sku.ac.ir
زهره
سورانی
کارشناس زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهرکرد
کهن الگوها انگارههایی یکسان و مشترک در ذهن و ضمیر ناخودآگاه افراد بشر هستند که در هر عصری به شکل باورهای رایج آن دوره خود را نشان میدهند و بازشناسی تحولات و دگرگونیهای آنها میتواند شناخت ما را در مورد جریانهای عمیق فرهنگی، اخلاقی و مذهبی در دورههای تاریخی افزایش دهد. یونگ در آثار خود از کهن الگوهای متعددی نام میبرد و هر یک از آنها را به تنهایی و در پیوند کلی با هم در شمار پرمعناترین تجلیات روان جمعی به شمار میآورد. در این مقاله کهن الگوهایی که یونگ توجه خاصی به آنها داشته است، مانند آنیما، مادر مثالی، سایه، خود و نقاب در شعر اخوان ثالث بررسی و تحلیل گردیده و مشخص شد که این دسته از کهن الگوها تأثیر بسزایی بر ذهن و زبان این شاعر داشتهاند. همچنین تأثیر کهن الگوهایی نظیر عشق، مرگ، تولد دوباره، قهرمان، اعداد، کیمیا، آرمانشهر، غول و ... که همواره ذهن بشر را به خود مشغول کردهاند، در شعر اخوان بررسی شده است.
اخوان,کهن الگو,آنیما,سایه,نقاب,مادر مثالی
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_108.html
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_108_f4121e79c568a9c814e9ba9eda9bcf76.pdf
دانشگاه پیام نور
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
27833992
0
2
2010
11
22
تحلیل ساختاری شعر اسطوره¬ای «معراجنامة» شفیعی کدکنی
132
155
FA
یوسف
عالی عباس آباد
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، مرکز سمنان
yosef_aali@yahoo.com
«معراجنامه» شفیعی کدکنی از اشعار سمبولیسم اجتماعی و از نمونههای رؤیابینی در ادبیات فارسی است. این شعر نُه قسمتی شامل رمز و سمبلهای خاصی است که شاعر با تکیه بر آنها، به راهنمایی «دل» در دوزخ، بهشت و زمین که تأویلی از اندیشة خود اوست؛ زده است. <br />شعر دارای شش وادی است. وادی اول، مرحلة رهایش راوی و یافتن الهام، وادی دوم دسترسی به نیروی عقلانی و فکری و سیر بسیار فراتر از حدّ انسانی، وادی سوم با تمثیل اسطورهای، فرایافت شاعر از سر شهیدان، وادی چهارم رؤیت نابسامانیهای سیاسی (حکومت پهلوی)، وادی پنجم دیدن شاعرانی که به تخدیر و وازدگی مبتلا شدهاند و وادی آخر دیدن «مرگ» مبارز است. شاعر در این وادیهای ششگانه، دربارة مسائل سیاسی موجود در کشور و مسائل اجتماعی ـ فرهنگی بحث کرده است.
شفیعی کدکنی,معراجنامه,رؤیابینی,وادی¬های سفر,اسطوره
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_109.html
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_109_5c5a079e5f36a131fe539a3a19a04252.pdf
دانشگاه پیام نور
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
27833992
0
2
2010
11
22
روش علمی صادق هدایت در پردازش داستان¬های کوتاه رئالیستی
156
177
FA
سید احمد
پارسا
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه کردستان
Dr.ahmad parsa@gmail.com
یوسف
طاهری
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
Tirezhpel@yahoo.com
حسین
صادفی
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
hosayn 1363@yahoo.com
اگرچه شهرت هدایت بیشتر مرهون داستان¬های «بوف کور»، «سه قطره¬خون» و «زنده به¬گور» است و این داستان¬ها از نظر ساختاری، بسیار منسجم و نظام¬مند هستند؛ بسامد این¬گونه تجربه¬های هدایت در قیاس با داستان¬های کوتاه رئالیستی ناچیز است. هدایت نزدیکِ بیست و پنج داستان کوتاه رئالیستی دارد که معماری، ساختمان و پردازش آنها نشان می¬دهد که وی در این ¬زمینه، تبحر و چیرگی خاصی دارد و به همین دلیل با اقتباس از روش¬ها و شگـردهای داستان¬نویسان معـروف جـهان، به طراحی علمیِ ساخـتار این¬گـونه داستان¬ها می¬پردازد. در این پژوهش سعی شده است به روشی کاملاً ساختاری و علمی، با جهت¬گیری درک شگـردها و شیوه¬های علمی هدایت در پردازش داستان کوتاه، به تجزیه و تحلیل آثار رئالیستی وی بپردازیم.
داستان کوتاه,ساختار,رئالیسم,صادق هدایت
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_110.html
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_110_fadf030276855c8cec3d838c80e79eb5.pdf