ORIGINAL_ARTICLE
شناخت هویّت پولادوند براساس روایت¬های حماسی
منظومههای حماسی که پس از شاهنامه سروده شدهاند؛ اگرچه از نظر ادبی، لطف سخن فردوسی را ندارند؛ در پژوهشهای اساطیری و حماسی حائز اهمیّتاند. یکی از مهمترین ارزشهای این حماسهها این است که بسیاری از روایتهای پهلوانی که درشاهنامه گنجانده نشده و یا اشارهای کوتاه بدان شده، در این منظومهها بهطور مفصّل آمده است؛ مانند پهلوانیهای گرشاسب، فرامرز، بانوگشسب و... این روایتهای حماسی، در رفع برخی ابهامات اسطورهای و داستانی شاهنامه، نقش عمدهای دارند. پولادوند یکی از شخصیتهای شاهنامه است که فرجام کارش، در این حماسه بازگو نشده و این یکی از موضوعاتیاست که در روایتهای حماسی پس از آن بدان پرداخته شده است. با تحقیق و پژوهش در این روایتها درمییابیم که برخی دیدگاهها دربارۀ هویّت او نادرست است؛ بهبیان دیگر ماهیّت واقعی او با مطالعۀ این روایتهای پهلوانی روشنتر میشود. شناخت واقعی این چهرۀ حماسی، موضوعی است که در این مقاله بدان میپردازیم.
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_65_f5d8e42a6309d3f131e75f46c52f69b9.pdf
2010-11-22
5
29
دیو
پولادوند
شاهنامه
برزونامۀ جدید
شهریارنامه
رضا
غفوری
reza_ghafouri1360@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز
LEAD_AUTHOR
مهدی
محمدی
golestan_1360 @ yahoo.com
2
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام¬نور
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تطبیقی اسطورۀ ایرج و قصه یوسف (ع)
در خوانِشهای دوباره و نوین از روایتهای تاریخی و اساطیری، گاه با شباهتهای بنیادین و انکارناپذیری روبرو میشویم که میتواند همسانی برخی از کهن الگوها را در شکلدهی به ساختارِ اندیشههای انسانی، گوشزد کند؛ از جمله این داستانها، روایتِ ایرانی زندگی ایرج و روایت عبری یوسف (ع) است؛ اگرچه در روایات کهن، داستان ایرج نیز به عنوان متنی مذهبی و مقدّس قابل اعتنا بوده است؛ امروزه، از آن بیشتر به عنوان متنی اسطورهای ـ حماسی یاد میشود؛ در مقابل، داستان یوسف از همان نخستین روایت در تورات، وجهۀ مذهبی داشته و این ویژگی را در روایات مسیحی و اسلامی نیز حفظ کرده است. مقالة حاضر، تحلیلی تطبیقی دربارة ساختار و محتوای داستان ایرج و قصۀ یوسف است و سعی دارد ضمن واکاویِ بنمایههای کهن این دو روایت، به جنبههای مختلف و شباهتهای قابل اعتنای آنها بپردازد و در این مسیر روایت عبرانی داستان یوسف را با روایت قرآنی و اسلامی مقایسه کرده و مطالعهای تطبیقی را در آن باره، سامان داده است.
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_104_d158dffe504ca5a1f0f5195c495fa537.pdf
2010-11-22
30
59
اسطورة ایرج
قصه یوسف (ع)
بررسی تطبیقی
ایرج
حماسه
داستان
علی محمد
پشتدار
am.poshtdar@gmail.com
1
استادیار گروه زبان وادبیات فارسی، دانشگاه پیام¬نور، مرکز تهران
LEAD_AUTHOR
یحیی
نورالدینی اقدم
y_noor88@yahoo.com
2
دانشجوی دکتری زبان وادبیات فارسی، دانشگاه پیام¬نور، مرکز تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل حکایت دیدار موسی و ابلیس در عقبة طور در متون عرفانی
حکایت ملاقات موسی و ابلیس در عقبة طور یکی از حکایات متون صوفیانه است که حلاج برای نخستین بار آن را در کتاب شورانگیز طواسین آورده است و پس از او عارفان بنام ایرانی این حکایت را در آثار خویش آورده و از آن برای اثبات تعالیم و آموزههای متعالی خویش بهره جستهاند. این حکایت که دربردارندة بسیاری از آموزهها و تفکرات عارفان مدافع ابلیس است، از جهات گوناگون میتواند مورد نقد و تحلیل قرار بگیرد. این نوشتار ضمن نقل این حکایت و بیان وجوه افتراق و شباهت آنها به ماهیت اسطورهای این داستان و تفسیر لایههای متفاوت آن از دیدگاههای گوناگون میپردازد. از جمله این موارد قدرت تأویل این حکایت از دیدگاه هرمنوتیک، بحث اضداد در آموزههای حلاجی، اثبات نگاه عاشقانة صوفیان و تسری این نگاه به همۀ پدیدههای هستی و به خصوص وجه عبرتآموزی و پندپذیری از ماجرای ابلیس است.
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_105_828e158a2425096e2cfd4ab9b2b1b3e4.pdf
2010-11-22
60
77
موسی و ابلیس
عقبة طور
حکایت
تحلیل
عرفان
فریده
داودی مقدم
fdavoudy@gmail.com
1
استادیار دانشگاه شاهد
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی و تحلیل مفهوم یقظه در متون عرفانی
(با تأکید بر دو داستان پیرچنگی و شیخ صنعان)
یقظه و بیداری از جمله مفاهیم خاص دینی و عرفانی است که در مقابل غفلت و بیتوجهی قرار دارد و لازمۀ رسیدن به مقام توبه و گام نهادن در وادی سلوک است. یقظه حالی است که با جذبه و عنایت الهی آغاز میشود و انقلابی درون انسان به پا میکند که او را با سلوکی عارفانه به کمال مطلوب میرساند. نوشتار حاضر برآن است تا با تأکید بر اهمیت یقظه در مراتب سلوک، داستان پیر چنگی از مثنوی مولوی و شیخ صنعان از منطقالطیر عطار را با هدف شناخت دقیق این مفهوم عرفانی بررسی کند و از منظر این دو داستان به عوامل یقظه، حالات انسان پس از یقظه، نقش پیر و هدایتگر، تأثیر الهامها و رویدادهای غیبی، تقدم مشیت الهی برخواست بنده، آزمایش الهی تأثیر سوز دل و گریه در استجابت دعا، سفر از من به فرامن، نفیحجاب خودبینی، گناه دانستن عجب، ترک هوشیاری و...دست یابد.
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_106_46a81dda8687bc147b81a5498fafa6cc.pdf
2010-11-22
78
95
یقظه
جذبه
توبه
سلوک
کمال
یقین
پیرچنگی
شیخ صنعان
صفیه
توکلی مقدم
S.tavakkoli56@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری زبان وادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور مرکز تهران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی و تحلیل مقایسه¬ای داستان گنج¬نامه
در مقالات شمس و مثنوی معنوی
داستان عرفانی «گنجنامه» از جملة اقوال شمس است که به شکل محاورهای و بسیار کوتاه در مقالات آمده که مولوی با تأثر از ساختار و محتوای این حکایت، داستان طولانی و ساختارمندی خلق کرده است. البته اگرچه تأثیر نقش بسیاری از حکایات و قصههای مقالات شمس بر مثنوی معنوی امری است که محققان فراوانی به آن اشاره کردهاند؛ تأثیر داستان یادشده بر داستان موردنظر در مثنوی (گنجنامه مثنوی) به میزانی است که میتواند تحقیقی مستقل را شامل شود. روشن است تأمل و نوع نگاه مولوی به این داستان، نشان از قدرت او در تبیین عناصر داستانی و کشف زوایای پنهان حکایت یادشده دارد. با این توصیف کاربرد تمثیلات، تلمیحات و شمار بسیاری از واژگان عرفانی و استفاده از آیات و روایات گوناگون محصول فرآیند ذهنی مولوی در این داستان است که در این مقاله، بدان پرداخته شده است. وی در طول داستان با شیوۀ جریان سیال ذهن، حوادث و صحنههایی تازه خلق کرده و با ایجاد برخوردهای گوناگون مانند به چالش کشاندن عقل و عشق و ... داستان را ضمن توجه به ساختار منسجم؛ اندیشمندانه به پایان میرساند.
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_107_02f2c78a35e01ade9b8f347fd1fd0713.pdf
2010-11-22
96
111
ساختارشناسی
گنجنامه
مقالات شمس
مثنوی معنوی
گنج معرفت
کرامت انسانی
یدالله
شهسوار
shahsavar-V12@yahoo.com
1
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی کهن الگوها در شعر اخوان ثالث
کهن الگوها انگارههایی یکسان و مشترک در ذهن و ضمیر ناخودآگاه افراد بشر هستند که در هر عصری به شکل باورهای رایج آن دوره خود را نشان میدهند و بازشناسی تحولات و دگرگونیهای آنها میتواند شناخت ما را در مورد جریانهای عمیق فرهنگی، اخلاقی و مذهبی در دورههای تاریخی افزایش دهد. یونگ در آثار خود از کهن الگوهای متعددی نام میبرد و هر یک از آنها را به تنهایی و در پیوند کلی با هم در شمار پرمعناترین تجلیات روان جمعی به شمار میآورد. در این مقاله کهن الگوهایی که یونگ توجه خاصی به آنها داشته است، مانند آنیما، مادر مثالی، سایه، خود و نقاب در شعر اخوان ثالث بررسی و تحلیل گردیده و مشخص شد که این دسته از کهن الگوها تأثیر بسزایی بر ذهن و زبان این شاعر داشتهاند. همچنین تأثیر کهن الگوهایی نظیر عشق، مرگ، تولد دوباره، قهرمان، اعداد، کیمیا، آرمانشهر، غول و ... که همواره ذهن بشر را به خود مشغول کردهاند، در شعر اخوان بررسی شده است.
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_108_f4121e79c568a9c814e9ba9eda9bcf76.pdf
2010-11-22
112
131
اخوان
کهن الگو
آنیما
سایه
نقاب
مادر مثالی
مسعود
فروزنده
foroozandeh@lit.sku.ac.ir
1
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهرکرد
LEAD_AUTHOR
زهره
سورانی
2
کارشناس زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهرکرد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل ساختاری شعر اسطوره¬ای «معراجنامة» شفیعی کدکنی
«معراجنامه» شفیعی کدکنی از اشعار سمبولیسم اجتماعی و از نمونههای رؤیابینی در ادبیات فارسی است. این شعر نُه قسمتی شامل رمز و سمبلهای خاصی است که شاعر با تکیه بر آنها، به راهنمایی «دل» در دوزخ، بهشت و زمین که تأویلی از اندیشة خود اوست؛ زده است. شعر دارای شش وادی است. وادی اول، مرحلة رهایش راوی و یافتن الهام، وادی دوم دسترسی به نیروی عقلانی و فکری و سیر بسیار فراتر از حدّ انسانی، وادی سوم با تمثیل اسطورهای، فرایافت شاعر از سر شهیدان، وادی چهارم رؤیت نابسامانیهای سیاسی (حکومت پهلوی)، وادی پنجم دیدن شاعرانی که به تخدیر و وازدگی مبتلا شدهاند و وادی آخر دیدن «مرگ» مبارز است. شاعر در این وادیهای ششگانه، دربارة مسائل سیاسی موجود در کشور و مسائل اجتماعی ـ فرهنگی بحث کرده است.
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_109_5c5a079e5f36a131fe539a3a19a04252.pdf
2010-11-22
132
155
شفیعی کدکنی
معراجنامه
رؤیابینی
وادی¬های سفر
اسطوره
یوسف
عالی عباس آباد
yosef_aali@yahoo.com
1
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، مرکز سمنان
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
روش علمی صادق هدایت در پردازش داستان¬های کوتاه رئالیستی
اگرچه شهرت هدایت بیشتر مرهون داستان¬های «بوف کور»، «سه قطره¬خون» و «زنده به¬گور» است و این داستان¬ها از نظر ساختاری، بسیار منسجم و نظام¬مند هستند؛ بسامد این¬گونه تجربه¬های هدایت در قیاس با داستان¬های کوتاه رئالیستی ناچیز است. هدایت نزدیکِ بیست و پنج داستان کوتاه رئالیستی دارد که معماری، ساختمان و پردازش آنها نشان می¬دهد که وی در این ¬زمینه، تبحر و چیرگی خاصی دارد و به همین دلیل با اقتباس از روش¬ها و شگـردهای داستان¬نویسان معـروف جـهان، به طراحی علمیِ ساخـتار این¬گـونه داستان¬ها می¬پردازد. در این پژوهش سعی شده است به روشی کاملاً ساختاری و علمی، با جهت¬گیری درک شگـردها و شیوه¬های علمی هدایت در پردازش داستان کوتاه، به تجزیه و تحلیل آثار رئالیستی وی بپردازیم.
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_110_fadf030276855c8cec3d838c80e79eb5.pdf
2010-11-22
156
177
داستان کوتاه
ساختار
رئالیسم
صادق هدایت
سید احمد
پارسا
Dr.ahmad parsa@gmail.com
1
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه کردستان
LEAD_AUTHOR
یوسف
طاهری
Tirezhpel@yahoo.com
2
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
AUTHOR
حسین
صادفی
hosayn 1363@yahoo.com
3
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
AUTHOR