2024-03-28T14:00:44Z
https://pl.journals.pnu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=72
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
23454520
1391
1
1
تحلیل ساختاری شعر «عقاب» خانلری و «خانة سریویلی» نیما¬یوشیج براساس نظریه¬های برمون و گریماس
مسعود
فروزنده
اسماعیل
صادقی
محمود
آقاخانی بیژنی
تحلیل ساختاری شعر «عقاب» خانلری و «خانة سریویلی» نیما¬یوشیج براساس نظریه¬های برمون و گریماس محمود آقاخانی¬بیژنی*/ دکتر اسماعیل صادقی**/ دکتر مسعود فروزنده*** چکیده روایت بستری مناسب برای گزارش ترتیب واقعی رویداد¬ها¬ست. در پژوهش حاضر طرح شعر «عقاب» خانلری و «خانة سریویلی» نیما¬یوشیج به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهندة آنها، از دیدگاه برمون و گریماس بررسی و تحلیل شده¬اند. علت توجه به این دو شعر روایی، وجود بن¬مایه¬های داستانی؛ از قبیل طرح روایی، دیدگاه و توصیف است که تمام این موارد از عناصر تشکیل دهندة داستان هستند و در مورد آنها بحث کرده¬ایم. بر اساس نظریه¬های برمون و گریماس، در این دو شعر روایی، ابتدا وضعیت متعادل برقرار است. سپس حادثه رخ می¬دهد و این وضعیت اولیه دچار روند تغییر می¬شود و وضعیت نا¬متعادل شکل می¬گیرد. و بعد از رسیدن قهرمان به هدفش (یا عدم دست¬یابی) وضعیت متعادل سامان یافته¬ای شکل می¬گیرد. همچنین هر شش عنصر کنشگر در این دو شعر وجود دارند. پس هدف از انتخاب این موضوع، انطباق این نظریات بر شعر روایی است و در نتیجه این دو شعر منطبق با نظریه¬های این دو ساختار¬گرا¬ست. کلید واژه¬ها شعر روایی معاصر، نقد ساختار¬گرایی، کلود برمون، آ.ج.گریماس، طرح (پیرنگ)، عقاب، خانة سریویلی. * دانشجوی کارشناسی¬ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد. aghakhani46@yahoo.com (نویسندة مسئول). **استاد¬یار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد. sadeghiesma@gmail.com ***استاد¬یار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد. foroozandeh@lit.sku.ac.ir
شعر روایی معاصر
نقد ساختار¬گرایی
کلود برمون
آ.ج.گریماس
طرح (پیرنگ)
عقاب
خانة سریویلی
2013
03
15
5
19
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_277_0db5460ef19b40dcc40fe67b76ac2dd2.pdf
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
23454520
1391
1
1
جنبه خیر و شر و جاندارانگاری آب در شاهنامه
فاطمه
اسفندیاری مهنی
خدیجه
خدایاری
جنبۀ خیر و شر در ایران باستان تقریباًدر تمام پدیدهها وجود دارد. آب این عنصر حیاتبخش در عین حال میتواند ویرانگر نیز باشد؛گاهی جنبۀ درمان دارد وگاهی تبدیل به آب مرگ میگردد. این دوسویگی و دوگانگی در شاهنامه، چون اکثر اسطورههای ایران باستان نمودار گشته است. اسطورۀ آب حیات و داستان چشمۀ سو از بارزترین نمونههای دوسویگی نماد آب در شاهنامه است. از طرفی در این مبحث،آنمیسم یا جاندارپنداری آب بیان شده است که نمونههای آن در شاهنامه و به خصوص داستان یزدگرد دیده میشود.
آب
آب حیات
چشمه سو
آنمیسم
شاهنامه
2013
03
15
20
30
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_282_a96adb741039aa4e8ed12bdd3ebe28b8.pdf
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
23454520
1391
1
1
بررسی وتحلیل ِداستان ِ غنایی حُسن و دل سیبک نیشابوری و رمان گُل سرخ
آسیه
ذبیح نیا
مولانا محمدبن یحیی سیبک نیشابوری ، ازشاعران و نویسندگان قرن نهم هجری است، وی کتاب «حُسن و دل» را به سال 840 هـ ق ، ساخته است. حُسن و دل داستانی است غنایی که به زبان سمبولیک وبا نثری مسجع نوشته شده و دارای تازگی ها و لطایف ویژه ای است.نمونه داستان حُسن ودل سیبک درمغرب زمین رمان مشهور گل سرخ اثرنویسندگان «دو لوریس»و«دومونگ»(قرن سیزدهم میلادی) است.چنان که از متن داستان ِ حُسن و دل و رمان گل سرخ برمی آید انگیزه ی تصنیف، در هر دو داستان نمایش ِتلاشی است پُرحادثه که در این نمایش، صحنه ، تن و جان آدمی است، بازیگران، اعضای آن!حُسن ودل ، بی شک ، یکی ازشاهکارهای غنایی ادب ایران است. چنین اثرژرفی درکنار التذاذ هنری حاصل ازآن،توانایی آن راداردکه همواره مورد بازاندیشی وتأمل قرارگیردتا بدین وسیله بتوان باژرف اندیشی وغوردرساختمان، محتوای درونی وسایر توان های ساختاری نهفته درآن ، موارد ارزشمندی رایافت. هدف ازتدوین این مقاله آن است که مضامین مشترک دو داستان «حُسن ودل » و رمان «گل سرخ » با هم بررسی شود؛ازآن جایی که این دو اثر با وجود این که یکی درایران ودیگری دراروپا تدوین شده است، همسانی بسیاری باهم دارند ، مقاله تلاش داردتا همانندی این دو اثر را تبیین نماید ؛ به همین دلیل محورکلی این مقاله بررسی امکانات نهفته در این دو اثر است.
حُسن
دل
گل سرخ
عقل
عشق
سیبک نیشابوری
دولوریس
دومونگ
2013
03
15
31
41
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_276_cfb5f98cc022e8621a14057970e86518.pdf
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
23454520
1391
1
1
بررسی و مقایسۀ تحلیلی لیلی و مجنون نظامی
و روایتهای عربی این داستان
فضلالله
رضایی اردانی
در ادب فارسی در کنار قالب غزل، برای بیان مضامین غنایی و عاشقانه، استفاده از منظومههای عاشقانه نیز رواج دارد. داستان سرایی از انواعی است که بسیار زود در شعر فارسی مورد توجّه قرار گرفته است. در پایان قرن ششم نظم داستانهای عاشقانه به وسیله نظامی گنجوی به حدّ اعلای کمال خود رسید. وی چند داستان معروف زمان خود را به نظم درآورد و هنرنماییهای این شاعر تا بدانجاست که اکثر سرایندگان منظومههای عاشقانه، دانسته یا ندانسته، تحت تأثیر سبک و شیوۀ داستانپردازی او قرار گرفتهاند. یکی از منظومههای درخشان او لیلی و مجنون است که منشأ آن را در ادبیات عرب باید جستجو کرد. این داستان بارها به زبانهای مختلف مورد تقلید شاعران قرار گرفته است. در این مقاله، نگارنده کوشیده است تا پس از زمینهسازیهای مقدّماتی، ریشههای تاریخی – اجتماعی و زمان و مکان و تاریخ رواج این داستان را در ادب عربی و فارسی به اختصار مورد کندو کاو قرار دهد و سپس با نقل مختصر روایات عربی و نیز روایت نظامی گنجوی از این داستان، به مقایسه و نقد و تحلیل تطبیقی آنها بپردازد.
منظومههای عاشقانه
نظامی گنجوی
لیلی و مجنون
نقد تطبیقی
روایت عربی داستان لیلی و مجنون
2013
03
15
42
57
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_283_77ca5b81746ad8de9bce8fee9fba9c84.pdf
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
23454520
1391
1
1
بررسی کارکرد راوی اوّل شخص در امر روایتگری رمان دا
تورج
زینی وند
دو ضمیر «من» و «ما» راویتگر رمان دا هستند. اگر چه نویسنده¬ی این داستان، چندان به شاخصه¬های از پیش تعیین شده¬ی انتخاب روایتگر اوّل شخص پایبند نیست و گهگاه زاویه¬ی دید روایت را به ناگاه تغییر می¬دهد، اما زاویه¬ی دید راویِ اوّل شخص، تا پایان داستان، وجه غالب روایتگری است. راوی در رمان دا، گاه از حدّ فردیّت فراتر می¬رود و از زاویه¬ی دید راوی «دانای کلّ شخصی» به روایت می¬پردازد تا چنین پنداشته شود که راوی اوّل شخص، در بخش¬هایی از داستان به منظور انتقال صریح اطلاعات، به دانای کل استحاله می¬یابد. از میان روش¬های ارائه زاویه¬ی دید، جریان سیّال ذهن بیش از هر چیز، منتقل کننده¬ی احساسات و هیجانات راوی است که بدین ترتیب، اطلاعات لازم در اختیار خواننده قرار می¬گیرد.در این پژوهش، نخست انواع زاویه¬ی دید به کار برده شده و نوآوری¬های روایی موجود در رمان مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته اند سپس انواع تک گویی¬ها با ذکر مثال ذکر گردیده اند تا در نهایت، درکی کامل از نقش راوی و اهمیت زاویه¬ی دید انتخابی وی در موفقیت رمان، مورد بررسی قرار بگیرد واژگان کلیدی: راوی، زاویه¬ی دید، تک گویی درونی، جریان سیال ذهن.
واژگان کلیدی: راوی
زاویه¬ی دید
تک گویی درونی
جریان سیال ذهن
2013
03
15
58
68
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_279_67bf3160a86e8dad04e87e0b46996b0c.pdf
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
23454520
1391
1
1
بررسی ساختاری
مجموعه ی داستانی «ترس ولرز» غلامحسین ساعدی
ابوالفضل
غنی زاده
نزهت
طاهری فر
چکیدهبرای ارزیابی جامع یک داستان لازم است آنرا بهتر بشناسیم.باید زوایای مختلف آن را در نظر بگیریم؛ارزشهای ذهنی مولف،دخالتهای تاریخی،معماری و صحنه پردازی و دیگر مولفه های تاثیر گزار در آفرینش اثر را مدنظر قرار دهیم تا ارزیابی جامع صورت پذیرد و مورد استقبال اذهان واقع شود.این مقاله بررسی ساختاری مجموعه ی داستانی (ترس و لرز) غلامحسین ساعدی را به عهده دارد و با استفاده از قواعد ساختارگرایان زوایای نهفته و ناشناخته آنرا به ما می نماید.نقاط قوت و ضعف اش را تفسیر، و درقالب ارائه نمونه های مقتضی حال و هوای نوشته را تبیین می کند.زمینه داستان اقلیمی است،اصطلاحات بومی و بررسی محتوای متن با ارزیابی قدرت کلام و تکنیک زبانی خواننده را بهتر در جریان کار قرار می دهد. در این مقاله ابتدا به معرفی مختصر مجموعه ی داستانی «تر س و لرز» پرداخته شده و پس از آن ساختار طرح داستان، در قالب ارایه ی شواهدی از داستان، مورد تحلیل قرار گرفته است.ابزار کار تئوریهای ساختار گرایان است.شیوه تحقیق درباره این نوشته مسبوق به سابقه نمی باشد.کلید واژه ها ؛ داستان کوتاه ، ساختار ، ترس و لرز، غلامحسین ساعدی.
داستان کوتاه
ساختار
ترس و لرز
غلامحسین ساعدی
2013
03
15
69
81
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_278_3023115dafe0f84e9e2acd674f86706c.pdf
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
23454520
1391
1
1
تحلیل ساختاری طرح داستان کیومرث بر اساس الگوهای تودوروف، برمون و گریماس
پرستو
کریمی
امیر
فتحی
نگاه ساختاری به آثار ادبی به سبب بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی پیوند آنها، زمینه های دریافت شایسته تر از ماهیت ادبیات را فراهم می آورد و با ارائه ی شگردهای خلق آثار برتر ادبی می تواند به گسترش الگوهای پردازش اثر ادبی کمک کند. گروهی از منتقدان ساختارگرا به فرمهای روایی و بررسی عناصر داستان و قوانین ترکیب آنها پرداخته اند. از جمله «تزوتان تودوروف»، «کلود برمون» و «گریماس» با ابداع نظام های مبتنی بر نمایش شکل واره ای برای روایت، هر یک طرحی ،بر پایه ی چگونگی روابط بین کوچک ترین واحدها ،پیشنهاد می کنند. در پژوهش حاضر طرح داستان کیومرث (از شاهنامه فردوسی) به عنوان یکی از اجزاء تشکیل دهنده ی آن، بر اساس الگوهای این ساختارگرایان، بررسی و تحلیل شده است. هدف این پژوهش شناساندن هر چه بهتر نظریات تودوروف، برمون و گریماس و بررسی میزان انطباق داستانی از شاهنامه با پژوهش های آنان و تحلیل ساختار آن داستان بر پایه آن نظریات است.روش تحقیق کتابخانه ای و تحلیلی است و نشان می دهد که ساختار روایی داستان کیومرث با نظریات ساختارگرایان مورد بحث منطبق است.
واژه های کلیدی: داستان کیومرث
ساختار روایت
طرح (پیرنگ)
نظریه ی ادبی
2013
05
22
83
95
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_281_8e5fe4a210fea4952e7cd8faae5398bb.pdf
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
23454520
1391
1
1
پیش نمون و انواع آن در داستان های شهریار مندنی پور
محمد حسین
محمدی
طاهره
کریمی
چکیده فارسی: پیشینه ی شخصیت در آثار داستانی مسئله ای است که از مدت ها پیش وجود داشته، اما در ایران کمتر به آن پرداخته شده و بیشتر به صورت جزیی و گذرا مطرح بوده است. در این مقاله، پیش نمون و انواعِ آن در ادبیات داستانی به ویژه در داستان های شهریار مندنی پور بررسی و تحلیل می شود. شهریار مندنی پور در زمینه های ادبیات کودک و نوجوان، رمان بزرگسال و به ویژه داستان کوتاه قلم زده است. مندنی پور شش مجموعه داستان کوتاه دارد. وی به طرزی شگفت انگیز از انواع پیش نمون های هنری، ادبی، سیاسی و جز آن بهره برده است. مندنی پور در شخصیت پردازی آن چنان هنرمندانه عمل کرده است که گویی شخصیتی منحصر به فرد را آفریده است و شخصیت داستانی او پیش از این، نمونه ای نداشته است. افزون بر این، خواننده با مطالعه ی این مقاله با بخشی از تکنینک های هنرمندانه و ظرایف شخصیت پردازی شهریار مندنی پور نیز آشنا می شود.
پیش نمون
پیش نمون هنری
پیش نمون ادبی
داستان کوتاه
مندنی پور
2013
03
15
96
109
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_280_e39662dc6ba18f17c3b1da8de576c64c.pdf