دانشگاه پیام نور
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
27833992
5
2
2017
11
22
بررسی تکنیکهای احمد محمود در توصیف از منظر نقد پسااستعماری
7
26
FA
پریوش
امینی
دانش آموختۀ کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
aminiparivash8@gmail.com
اطهر
تجلی اردکانی
عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یاسوج
minatajalli@gmail.com
جنوب در طول دهۀ 1320 به بعد منطقهای حادثهخیز و نا آرام بوده است. نویسندگان مکتب جنوب هم این حوادث و رخدادها را از سر گذرانده و در آثار خود انعکاس دادهاند. پرداختن به مسائل و رخدادهای این منطقه از ویژگی های آثار این مکتب است. نویسندگان این مکتب تعهد خود را در برابر مردم با به تصویر کشیدن رنج ها و سختی های آنان نشان میدهند. احمد محمود نویسندۀ توانای جنوبی، پیامدهای استعمار را از نزدیک لمس کرده و دیدن فقر و محرومیت مردم در کنار غارت ثروت عظیم نفت به دست اسنعمارگران او را بر آن داشته است تا آثاری بیافریند که بازتاب دهندۀ این رویدادها باشد. فقر و محرومیت مردم ایران بهویژه اهالی جنوب، از جلوههای سیاست استعماری بیگانگان و استبداد حکومت بوده است. استعمار و استبداد در آثار احمد محمود بیشتر از منظرهای تاریخی، سیاسی و اقتصادی قابل بررسی و تحلیل است. هنر نویسنده در این است که با شگردهای ادبی به تاریخ، جنبهای ادبی میبخشد.. در این تحقیق سعی بر آن است تا با نقد پسااستعماری از شاخههای نقد جامعه شناسیک و به روش توصیفی - تحلیلی رمان «همسایهها»، داستان کوتاه «بندر» و «شهرکوچک ما»از منظر تکنیکهای توصیف بررسی شوند. احمد محمود تلاش میکند با توصیف مکان و خصوصیات ظاهری شخصیتها، فقر و محرومیت مردم جنوب را بیان کند. در برخی موارد وی به کمک تشبیه حسی، تصویری پویا و مؤثّر از استعمار و احوال مردم ستمدیده به دست میدهد. نمادسازی هرچند اندک از شگردهای دیگر محمود در بیان پیامدهای استعمار و استثمار است.
احمد محمود,توصیف,پسااستعمار,استثمار
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_4160.html
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_4160_cafdaee3935140b07532766c8a2f9b11.pdf
دانشگاه پیام نور
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
27833992
5
2
2017
11
22
تحلیل و بررسی داستانِ عامیانۀ حسینا و دلآرام (برپایۀ روایتشناسیِ ساختاریگریماس)
27
46
FA
صغری
جلیلی جشن آبادی
دستیار زبان وادبیات فارسی پیام نور خاش
sjalili1390@gmail.com
داستان عاشقانۀ حسینا و دلآرام، نُمایشی است روستایی درقالب دوبیتیهایی که از زبان راویان محلّی بازگو شدهاست و سرگذشت دلدادگی حسینا بر دلآرام است وگونهای نو و بدیع از دوبیتیهای پیوسته میباشد که از ساختار داستانی منسجمی برخورداراست. انسجام درطرح کلّی و روایی و دارا بودن نظم منطقی و علمی، نویسنده را برآن داشت تا با خوانشی نو از این داستان-که در لابهلای متون نو و مدوّن، فراموششدهاست– ضرورت نگاه علمی به ادبیات داستانیِ عامیانه را مطرح کند. این پژوهش با رویکرد روایتشناسیِ ساختگرا به شیوۀ کتابخانهای و با روش توصیفی- تحلیلی شکلگرفتهاست که به تحلیل علمی این داستان میپردازد. از آنجایی که ساختارروایی این داستان، به نظریةروایتشناسیگریماس نزدیک است، نویسنده، چهارچوب را برپایة نظریةگریماس بنانهادهاست و ساختارِ اصلی روایت، با تغییر وضعیتها بر اساس تقابلهای دوگانه و زنجیرههای روایی و الگوی کنشیِ روایت، تحلیل میشود. طرح داستان، ساختار و انسجامِ روایی دارد و از منظر تقابلهای دوگانه و مربّعهای معنایی موفّق است؛ امّا کنشها در قاعدههای نحوی در بخش زنجیرههای اجرایی ضعیف است و این به دلیلِ فضای محدود روستایی است که داستانهای عامیانةغنایی درآن شکل میگیرد. تحلیل و بازخوانیِ داستانهایعامیانۀ غنایی برپایۀ نظریههای جدید، میتواند درشناخت و نُمودن عمیقترِ اینآثار، که گنجینههایی از ادب شفاهی و مردمیِ ایران است، مفید باشد. طرح این نمونه، زمینة مناسبی برای گسترش آن به دیگر داستانهای غنایی و عامیانۀ فارسی است.
داستان عامیانه,حسینا ودلآرام,دوبیتی,روایتشناسیساختگرا,گریماس
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_4155.html
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_4155_51f07298ec2de557aaa976b8cccfe59f.pdf
دانشگاه پیام نور
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
27833992
5
2
2017
11
22
تحلیل قیاسی قهرمان در رمان صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز و اهل غرق منیرو روانی پور
47
66
FA
مجمد
چهارمحالی
مربی دانشگاه فرهنگیان حضرت رسول اکرم اهواز
mohamadch120@gmail.com
الیاس
قادری
0000-0003-4833-4045
دبیر / آموزش و پرورش
elyasghadery@yahoo.com
«شخصیتهای قهرمان» از عناصر کلیدی هر گونهی داستانی به شمار میروند که با رفتار، گفتار و پندار خود کنشهای داستان را پدید میآورند. در «رئالیسم جادویی» شخصیتهای قهرمان ویژگی-های منحصر به فرد این گونهی داستانی را به خوبی در خود بازتاب دادهاند. بدین روی در رمان«صد سال تنهایی» اثر گابریل گارسیا مارکز به عنوان شاهکار این سبک و رمان «اهل غرق» اثر منیرو روانیپور به عنوان یکی از برجستهترین رمانهای رئالیسم جادویی در ایران، قهرمانان، مهمترین مؤلفهی این سبک یعنی درهم آمیختگی واقعیت تاریخی و اجتماعی با افسانهها، باورها و آداب بومی و قومی را در خود نشان دادهاند. علاوه بر این، ویژگیهای دیگری در وجود این شخصیتها یافت می شود که دراین جستار با شیوهی تطبیقی، نگارندگان دوازده مولفهی آنها را بدین شرح مورد بررسی قرار دادهاند:کوچ و جابجایی قهرمانان، نقش رهبریّت در بین قهرمانان ، قدرت پیشگویی در قهرمانان، توالید و تناسل جادویی بعضی شخصیّتها و قهرمانان، نقش شخصیّتهای بیگانه در آگاهی قهرمانان از جهان بیرون، جدال و کشمکش بین قهرمانان، عشق، هوس، نفرت از عشق و هوس در بین قهرمانان، تبعات حاصل عذاب وجدان از مرگ قهرمانان، بیزاری از صنعت و تکنولوژی و پایبندی به حریم سنتی خانواده در بین قهرمانان، روحیه مبارزه طلبی و آزادی خواهی در بین قهرمانان، تجلّی شخصیّتها در یکدیگر در نسلهای متوالی، تراژدی در مرگ قهرمانان. با تحلیل تطبیقی این ویژگیهای مشابه میتوان بازتاب چهارچوب و سبک نویسندگی مارکز در صد سال تنهایی را بر قلم روانی پور در اهل غرق آشکار کرد.
اهل غرق منیرو روانی پور,رئالیست جادویی,صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز,قهرمان
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_4159.html
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_4159_116d2a8893e7738a313ddbcc423a5b15.pdf
دانشگاه پیام نور
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
27833992
5
2
2017
11
22
تحلیل شخصیّت های مُشرف، بر اساس روایت بیهقی، با توجّه به الگوی تیپ شناسی مایرز بریگز
67
94
FA
مصطفی
گرجی
0000-0002-0313-8932
استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور
gorjim111@yahoo.com
حمید
آری براری
کارشناس ارشد
hamid0112010@gmail.com
بررسی روانشناسانه آثار ادبی در داستانها و روایتهای گوناگون، یکی از مهمترین و عمیقترین شیوههای شناخت متن است. بهره گیری از اصول و مبانی روانشناختی در تحلیل شخصیّت قهرمانان داستانها، یکی از مهمترین تعامل ادبیات و روانشناسی است. تاریخ بیهقی، یکی از مهمترین آثار ادبی زبان فارسی است که به دلیل تعدّد داستانها، وقایع تاریخی و تنوع در شخصیّت قهرمانان و خلق و خوی آنان، میتواند بر اساس تحلیل روانشناسانه مورد ارزیابی قرار گیرد. در راه شناخت شخصیّتهای داستانی تاریخ بیهقی، روشهای مختلفی در روانشناسی مطرح میشود که در اصل برای شناخت واقعی انسان است. مدل روانشناختی معتبری که به نام "تیپ شخصیّت" یا "تیپ شخصیّتی" مطرح میشود یکی از ابزارهای مفید برای شناخت سریع انسان است. پل. دی. تیگر و باربارا بارون. تیگر بر اساس شاخص مایرز بریگز، شناخت آسان خصایص اصلی شخصیّت و چگونگی برقراری ارتباط موثرتر و گرفتن نتایج سریعتر را مطرح میکنند. در این پژوهش شخصیّتهای مُشرف (جاسوس) و شخصیّتهای که رازداری را به پردهدری ترجیح می-دهند، بر اساس ابعاد شانزدهگانه تیپشناسی مایرز بریگز مورد ارزیابی قرار میگیرند. با توجّه به نتایج حاصل از این پژوهش، گرایش شخصیّتهای مُشرف تاریخ بیهقی به تیپ برونگرای شهودی متفکّر دریافتگر (بشمر) و تیپ برونگرای حسی متفکّر قضاوتگر (بحمق) بیشتر از سایر تیپها است.
شخصیّت,تیپ شناسی,مایرز بریگز,مُشرفان تاریخ بیهقی
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_3638.html
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_3638_a85e00e2bd1b825f4c67dbc0a8f9fda2.pdf
دانشگاه پیام نور
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
27833992
5
2
2017
11
22
بررسی مؤلفههای پستمدرن در رمان «نوشدارو» از علی مؤذنی
95
108
FA
علیرضا
محمودی
عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه زابل
mahmoodi2009@gmail.com
سوسن
پسانین
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
susan.moein@yahoo.com
این پژوهش به بررسی ویژگیهای پسامدرنیستی در رمان «نوشدارو» از علی مؤذنی پرداخته است. با بررسی داستان نوشدارو میتوان گفت که برخی از ویژگیهای داستانهای پستمدرن، همچون فراداستانی بودن، شکست خط روایت در داستان، اتصال کوتاه و بینامتنیت در آن دیده میشود. فراداستانی بودن یکی از اصلیترین ویژگیهای این داستان است که نویسنده در آن، با ایجاد تمهیداتی چون، تأکید نویسنده بر نوشتن داستان و غیرواقعی بودن آن، مخاطب قرار دادن خوانندگان توسط نویسنده، بردن خوانندگان به درون داستان، دخالت شخصیتها در نحوۀ بازگویی داستان و یا اعتراض به آن، سعی در رشد و توسعۀ بعد فراداستانی «نوشدارو» داشته است. از سویی، با دادن نقشهای جدید به شخصیتهای اساطیری، چون رستم و سهراب و به چالش کشیدن وقایع اساطیری و در نهایت، تغییر سرگذشت شخصیتهای اساطیری در داستانش، به خلق فراداستانی تاریخنگارانه دست زده است. بنابراین پس از بررسی این داستان میتوان گفت که رمان نوشدارو از علی مؤذنی، رمانی پستمدرن آن هم از نوع فراداستان تاریخنگارانه است.
رمان نوشدار,مؤلفههای پست مدرن,فرا داستان,اتصال کوتاه
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_4154.html
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_4154_765f2c621c1cd6ffc892bb9882cceb29.pdf
دانشگاه پیام نور
دوفصلنامه مطالعات داستانی
23454520
27833992
5
2
2017
11
22
بازخوانی شخصیتهای داستانی در رمان "النهایات" از عبدالرحمن منیف
109
125
FA
عزت
ملاابراهیمی
هیات علمی دانشگاه تهران
mebrahim@ut.ac.ir
پرشنگ
فرهودی
دانشجوی دکترای رشته زبان و ادبیات عربیT دانشگاه تهران
بازخوانی شخصیتهای داستانی در رمان "النهایات" از عبدالرحمن منیف<br />چکیده<br />این مقاله درصدد است تا شخصیتهای رمان "النهایات" و نحوۀ شخصیتپردازی نویسنده را از ابعاد مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. نگارندگان برای دستیابی به این هدف از روش آمیختۀ کیفی- کمی استفاده کردهاند؛ نخست به روش کیفی، دادهها توصیف شده و سپس بر اساس بسامد دادهها، نمودارهایی ترسیم شده است. نویسندگان در نهایت به این نتیجه رسیدهاند که بیشتر شخصیتها، پویا و جامع هستند و رمزی و نمادین بودن شخصیّتها سبب جذابیت و پیچیدگی رمان شده است. همچنین شیوۀ شخصیت پردازی در رمان بیشتر به شکل غیر مستقیم است.<br />کلیدواژهها: رمان، عبدالرحمن منیف، النهایات، شخصیت، شخصیتپردازی.<br />بازخوانی شخصیتهای داستانی در رمان "النهایات" از عبدالرحمن منیف<br />چکیده<br />این مقاله درصدد است تا شخصیتهای رمان "النهایات" و نحوۀ شخصیتپردازی نویسنده را از ابعاد مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. نگارندگان برای دستیابی به این هدف از روش آمیختۀ کیفی- کمی استفاده کردهاند؛ نخست به روش کیفی، دادهها توصیف شده و سپس بر اساس بسامد دادهها، نمودارهایی ترسیم شده است. نویسندگان در نهایت به این نتیجه رسیدهاند که بیشتر شخصیتها، پویا و جامع هستند و رمزی و نمادین بودن شخصیّتها سبب جذابیت و پیچیدگی رمان شده است. همچنین شیوۀ شخصیت پردازی در رمان بیشتر به شکل غیر مستقیم است.<br />کلیدواژهها: رمان، عبدالرحمن منیف، النهایات، شخصیت، شخصیتپردازی.
کلیدواژهها: رمان,عبدالرحمن منیف,النهایات,شخصیت,شخصیتپردازی
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_4153.html
https://pl.journals.pnu.ac.ir/article_4153_6a44d95613a74d29511073da291eb19b.pdf